◕‿◕❤دست نوشته های دختری که من باشم❤◕‿◕

یه داداش دارم......

خیلی مهربونه....

درکم می کنه....

برادرانه نصیحتم میکنه.......

حرفامو میشنوه.......

یه جورایی سنگ صبورمه.......

سعی نمیکنه الکی دلداریم بده.....

با تموم وجود حرفامو درک می کنه و کمکم می کنه تا غصه هام یادم بره......

خوشحالم که برادرمه........

یه برادر واقعیه برام.......

شاید همخون نباشیم و باهم نسبت واقعی نداشته باشیم......

ولی مطمئنم اگه یه برادر داشتم هیچ وقت به خوبی این داداشیم نبود......

از همین جا میگم تا همه دنیا بدونن

داداشی خیلی دوست دارم.....

ممنون که درکم کردی.....

شاید اونایی که منو میشناسن بگن این حرفا و رفتارا ازم بعیده......

بگن تو و غصه؟؟؟؟؟

اما باید بدونن هر خنده ای واقعی نیست......

داداشم منو فهمید.....

غصه هامو.....

ناراحتیمو.......

و کمک کرد تا قوی باشم و بجنگم.......

با مشکلاتم......

هیچ وقت لطفشو فراموش نمی کنم.....

داداشی......یه دنیا ممنونتم......خیلی خوبی.......


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 تير 1393برچسب:برادر,داداش,درک,غصه,غم,مشکلات,نصیحت,مهربان, :: 23:55 :: توسط : m-sh

خیلی ها بهم میگن نگام یه جذبه خاصی داره که اگه عصبی بشی آدم از جذبه نگاهت می

ترسه......حرفشونو ابدا قبول نداشتم ولی یه اتفاقی افتاد که باورم شد.........

وسطای امتحانات ترم دو بود.....همونطور که گفتم با دوستم میریم و میایم منتها تو امتحانات بابای من به

اصرار خودم میومد می بردمون و می آوردمون......

تو ماشین نشسته بودیم و حرف می زدیم .......

یهو دوستم گفت:زمان امتحانا خیلی بیخوده.....(آخه امتحانامون 10 صبح شروع میشد و این می خواست 8

صبح باشه)آدم خسته میشه......

من که بعضی از درسامو به خاطر مهمون و یه سری مشکلات آخراشو صبح می خوندم یه نگاه عصبی

بهش انداختم که بیچاره به دو ثانیه نکشید گفت:ببخشید.......

یعنی من مرده بودم از خنده........

یعنی جذبه تا این حد؟ایول خودم.....

بابامم پشت فرمون ماشین می خندید........خود زری هم غش کرده بود از خنده......

از اون به بعد رو پسرای فامیل امتحان می کنم......تا می خوان چیزی بگن یکی از اون نگاها رو به سمتشون

پرت می کنم که بیچاره حرفش در نطفه خفه میشه.........

من اون موقع که نگام جواب داده..........:))))))))))))

اونی که از نگام ترسیده.............:ا

نگاهم............:))))))))))))

زری دوستم...........:ا

نظر بچه های فامیل:فک و فامیله داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظر زری:دوسته من دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟



ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد

درباره وبلاگ
بار خدایا… از کوی تو بیرون نرود پای خیالم.. نکند فرق به حالم.. چه برانی چه بخوانی، چه به اوجم برسانی، چه به خاکم بکشانی.. نه من آنم که برنجم، نه تو آنی که برانی
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دست نوشته های دختری که من باشم....!!!!! و آدرس man-to-zendegi-love.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 163
بازدید ماه : 3762
بازدید کل : 188667
تعداد مطالب : 355
تعداد نظرات : 254
تعداد آنلاین : 1



داستان روزانه